هر وبلاگی رو باز میکنی یکی نوشته خسته است، یکی نوشته تنهاست. یکی احساس خوشبختی نمیکنه. ناراحته، دست خودش نیس، دست خودش هست. متاسفانه این شده تمِ وبلاگ نویسی و صد البته تم خطرناکی م هست. چرا؟ چون نوشتن از غم و غصّه همیشه بیشتر تاثیر میذاره. بیشتر خواننده داره. بماند که تاریخ مملکت به اندازه کافی غمناک هست.
من میخواستم یه چیز بگم فقط. ر..دید دوستان. یعنی ر…دیم، از آشنا و غریبه.
دیروز یکی از دوستام اتفاقی بهم گفت که ارثشو فروخته، تو ایران زمین خریده که بیمارستان بسازه. هنوز دانشگاش تموم نشده. میدونی کار سختی نیس. یه ذرّه اراده میخواد. از وقتی از ایران اومدم بیرون کلی آدم پولدار خارج نشین دیدم که دارن همین کارا رو میکنن. دقت کنین، غر نمیزنن. احساس غربت نمیکنن. کار میکنن. حقشونو از دنیا میگیرن، و نه تنها خودشون لذت میبرن. لذت سلامتی و تحصیلات رو هم به بقیه هدیه میدن.
یه بنده خدایی به اسم سلمان خان پیدا شده، همه کار و زندگیشو ولش کرده شروع کرده به درست کردن ویدئوهای آموزشی برای بچهها تا بزرگ سالا. چند وقت پیش بیل گیتس م اسپانسرش کرده و خلاصه داره انقلابی به وجود میاره تو آموزش تو سرتاسر دنیا. بعد یه امکانم گذشته که میتونین ویدئو هاشو به هر زبونی داو طلبانه ترجمه کنین. یعنی اگه من و شما تنبلی رو بذاریم کنار و یه تکون مختصر به ما تحت مبارک بدیم میتونیم بزرگترین خدمت رو بکنیم به آموزش تو همین مملکت خودمون. تمام این ویدئوها مجانی هست و تا ابد هم باقی میمونه. بهخدا کار خیر همیشه پول لازم نداره. به هر چیزی که قبول دارین، یه همچین کاری براتون خوشبختی هم میاره. همبستگی هم میاره. حالتونم بهتر میشه. حالا هی غر بزنین…
اینم لینکش: